حال و هوای دیانا جونی تو آخرین روزهای پنج ماهگی
اول از همه خدا رو شکر به خاطر داشتنت.و از اینکه ما رو قابل دونست و فرشته ای مثل تو رو به ما داد.امیدوارم قدر دان نعماتش باشیم. خانوم گل من هر روز حوالی ساعت 10.30 بیدار میشه و با آواز خوندن و نوازشاش مامانی رو هم بیدار میکنه.فدای اون دستای مهربون و کوچولوت بشه مامان.نمیدونی وقتی چشم باز میکنم و لبخند قشنگت رو میبینم چه انرژی اول صبح میگیرم.تو جات یکم شیر میخوری تا صبحونت رو آماده کنم آخه گلم این رو زا بنا به دستور خاله معصومه بهت سنگکک آسیاب شده میدم که خیلی دوست داری. خیلی بلا شدی نمیذاری به کارام برسم.همش غلت میزنی و ازاینکه رو شکم موندی و خسته شدی اعتراض میکنی. عزیزم خیلی بابایی شدی....
نویسنده :
سپیده-مامان دیانا
16:21